آموزش مهارت خودآگاهی به کودکان
آموزش مهارت خودآگاهی به کودکان
خودآگاهی زندگی عبارت است از آگاهی نسبت به خود در سه بعد شناختی، هیجانی و رفتاری که منجر به ارتقا سلامت روان فرد و پیشگیری از بیماری می شود.کودکی که در این بخش مهارت دارد، می تواند در مورد رفتارهایش و دلیل آن ها برای خودش یا شما توضیحاتی ارایه دهد.
او می تواند به قضاوت در مورد رفتارهای خودش پرداخته و میزان مناسب بودن یک رفتار در تحقق هدفش را بررسی کند.
چنینی کودکی از اشتباهاتش درس می گیرد، بدون نیاز به تذکر، رفتارهای نامناسب را اصلاح و رفتارهای جدیدی را انتخاب می کند و شما برای آموزش رفتار صحیحی و غلط به او با چالش زیادی مواجه نخواهید بود.
چرا خودآگاهی در کودکان مهم است؟
- وقتی کودکان خودشان را بهتر درک میکنند بالا رفتن عزت نفس در آنها راحتتر اتفاق میافتد. این امر برای ارتباط برقرار کردن کودکان با همسالان و دوستیابی اهمیت بسیار زیادی دارد. خودآگاهی به بچهها کمک میکند که نقاط ضعف و قوت خود را ببینند و همچنین بدانند چه زمانی باید از خود در مقابل دیگران حمایت کنند. لازم به ذکر است خواندن کتاب این کار را خوب بلدم برای کودک میتواند در این زمینه مفید باشد.
- کودکانی که خودآگاهی بالاتری دارند بهتر بر کارهای خود نظارت میکنند. این بدان معناست که آنها میتوانند برنامههای خود را دنبال کنند و بدانند چه کارهایی در این مسیر موثر و چه کارهایی بیتاثیر است. وقتی کودکان، مهارت خودآگاهی بالایی دارند:
- نقاط قوت و چالشهای خود را میشناسند.
- میتوانند متوجه شوند که برای انجام یک تکلیف، چه کارهایی باید انجام دهند.
- میتوانند احساسات را درک کنند و در مورد آنها صحبت کنند.
- در انجام تکالیف مدرسه، متوجه اشتباهات میشوند و آنها را اصلاح میکنند.
- نیازها و احساسات دیگران را میشناسند.
- از ذهنیت رشد برخوردارند.
- تابآوری بالایی دارند و سعی میکنند از اشتباهات خود درس بگیرند
خوداگاهی در کودکان چگونه شکل میگیرد ؟
- مساله خوداگاهی فرایندی است که در طی زمان رشد کودک باید با اموزش و یادگیری مهارت صورت بگیرد که کودک احساسات و نقاط قوت و ضعف را میداند یا علاقه های خود را می شناسد
- خوداگاهی خصوصی : مثلا برخی از کودکان از پای تخته رفتن دلشوره میگیرند باید بیاموزد که این یعنی اضطراب و او به خوداگاهی خصوصی رسیده و بقیه اطلاعی از این موضوع ندارند
- خوداگاهی عمومی : اینکه کودک میداند که توسط دیگران دیده میشود و این خوداگاهی دیرتر صورت میگیرد و بپه ها درک درستی از افکار و احساسات و دیدگاه دیگران دارند و از پنج سالگی به بعد به این خوداگاهی میرسند
- هردوی این خوداگاهی باید در کودک ایجاد شود تا بتواند در مورد خودش احساسش و رفتارش فکر کند و خودش را میبیند و این به این معنا نیست که دیگران نیز او را اینگونه ببینند
پیشنهاد ما : راه های تقویت حافظه برای درس خواندن
چگونه به کودکانمان خوداگاهی را آموزش دهیم با این کلیپ آموزشی همراه باشید
راهکارهای عملی برای ارتقاء خودآگاهی کودکان
- کودکان از بدو تولد هیجان های مختلف را نشان می دهند و تا پایان دو سالگی انواع گوناگون هیجان را تجربه می کنند. یکی از موثرترین راه ها برای ارتقاء خودآگاهی هیجانی کودک، صحبت با او در مورد هیجان ها است. برای این کار ابتدا لازم است هیجان های خود را بشناسید. سپس هنگام صحبت با کودک روی هیجان های او تأکید کنید. مثلاً تقریباً در هشت ماهگی کودک هنگام روبرو شدن با افراد غریبه، هیجان ترس را نشان می دهد. می توانید در چنین موقعیتی به فرزند خود بگویید:«از چی ترسیدی دختر خوبم؟». توصیه ی ما این است که روی نام خاص یک هیجان تأکید کنید تا کودک بداند اسم این حالت که تجربه می کند چیست. می توانید با کودکان بزرگتر از یک سال بازی هیجان ها را انجام دهید. بدین صورت که ابتدا تصاویر کودکانی که حالات هیجانی مختلف را نشان می دهند برای او تهیه کنید و سپس از فرزندتان بخواهید حالت آنها را تقلید کند، در صورتی که این تصاویر همراه با شعر باشند، برای کودک بسیار جذاب هستند. مثلاً در یکی از کتاب های جذابی که در این زمینه دیده ام ، تصویر کودکی قرار گرفته بود که غمگین و ناامید به نظر می رسید و در زیر آن نوشته شده بود :«این تاتی ناامیده، موهاش به هم تابیده» و یا در زیر تصویر کودک متعجب نوشته شده بود:«این تاتی همچی کرده، تعجب از چی کرده، چی دیده پشت پرده» معمولاً کودکان از دیدن این تصاویر بسیار لذت می برند و شعر ها را نیز بخاطر می سپارند.پس از اینکه هر صفحه از کتاب را خواندید از کودک خود بخواهید حالت هیجانی مربوط به آن صفحه را تقلید کند. تا سن دو سالگی این بازی علاوه بر اینکه می تواند برای کودک و والدین بسیار جذاب باشد، پنج هیجان اصلی را نیز به کودک آموزش می دهد.
بهانه گیری بی دلیل کودک
- بسیار پیش می آید که کودک بی دلیل بهانه گیری می کند یا خودش هم نمی داند که چه چیزی می خواهد. چنین مواقعی بهترین شرایط برای آموزش خودآگاهی به کودک است .از او در مورد افکارش سوال بپرسید.«به چی فکر می کنی عزیز دلم؟»، «چی شده که دختر/پسر خوبم داره بهانه میگیره؟»، «چی باعث شده که دختر/پسر دوستداشتنی من عصبانی بشه؟».پرسیدن اینگونه سوالات کودک را به تفکر دعوت می کند. به تدریج او یاد میگیرد به دنبال جواب این سوالات بگردد و از افکار خود آگاه می شود. دختر بچه ی دو ساله ای را می شناسم که وقتی بی دلیل شروع به بهانه گیری می کند به مادرش می گوید:«خوابم میاد که دارم نِق می زنم.من رو بخوابون». این موضوع نشان می دهد که کودک تا حد زیادی از افکار و حالات خود آگاهی دارد. توجه داشته باشید که سن خاصی برای این امر وجود ندارد و می توانید از دوران نوزادی هنگامی که با کودک صحبت می کنید از این الفاظ و سوالات استفاده کنید.مثلاً وقتی نوزاد شش ماهه گریه می کند به او بگویید:«چی شده که بچه ی خوش اخلاق من داره گریه می کنه». هر چند نوزاد نمی تواند به شما پاسخی بدهد اما این کار تمرین مناسبی برای والدین است تا به پرسیدن سوالات این چنینی از کودک عادت کنند.
شناسایی توانمندی های خود
- با کودک به گونه ای رفتار کنید که تفاوت میان تمایل داشتن و توانستن را درک کند. مثلاً بگویید:« تو دوست داری پشت فرمون ماشین بشینی و رانندگی کنی، ولی نمی تونی چون سنت خیلی کمه. تو می توانی توی شهر بازی سوار ماشین بشی و خودت رانندگی کنی، اما برای نشستن پشت فرمون ماشین بابا، باید تا وقتی بزرگ می شی صبر کنی». یا در شرایط دیگری می توانید به دختر بچه ای که دوست دارد همه چیز در این دنیا صورتی باشد، بگویید:«بنظر میاد دوست داری رنگ موهات تغییر کنه و صورتی بشه. واقعیت اینه که موهای مشکی تو، خیلی قشنگ هستند و من هم خیلی اون ها رو دوست دارم، و البته این امکان نداره که یک نفر رنگ موهاش صورتی باشه». یا به پسر بچه ای که جثه ی ظریفی دارد و تمایل دارد در آینده والیبالیست شود می توانید بگویید:«من درک می کنم که خیلی دوست داری ورزش کنی، شاید بتونی بعنوان بازیکن آزاد در تیم والیبال بازی کنی، اما واقعیت اینه که جثه ی تو برای ورزش های دیگری مثل ژیمناستیک مناسب تره. نظرت چیه در مورد ورزش های دیگه تحقیق کنیم؟». مثال های متعددی در این زمینه وجود دارد که می توانید از آن ها استفاده کنید.مهم این است که کودک شما درک کند توانایی او محدود است و قادر نیست به هر چه تمایل دارد دست پیدا کند. پس از درک این موضوع لازم است توانمندی های او را تقویت کنید.مثلاً در مورد کودکی که تمایل به ورزش والیبال داشت، اما بخاطر جثه ی ظریفش برای این رشته مناسب نبود، می توانید ورزش های دیگری را امتحان کنید و به او در موفقیت در رشته ی ورزشی دیگری کمک کنید.
از کودک در حالات مختلف عکس بگیرید و در مورد حالت او در عکس سوال بپرسید. می توانید از وی بخواهید عمداً حالت هیجانی خاصی را نشان دهد یا اینکه وقتی می خندد، می گرید یا عصبانی است، از او عکس بگیرید.پس از مدتی تصاویر را به او نشان دهید و در مورد آن ها صحبت کنید:«چرا دختر مهربونم اینجا اخم کرده؟ناراحت بودی؟چی ناراحتت کرده بود؟چکار کردی که حالت خوب شد؟».اجازه دهید کودک در مورد افکار و حالات هیجانی اش به طور مفصل صحبت کند.همچنین می توانید از او در مورد حالات و افکار دیگران نیز سوال بپرسید. مثلاً تصاویر کتاب داستان را به او نشان دهید و بپرسید:«چی شد که پسره خوشحال شد و خندید؟به چی فکر میکرد؟».این کار کمک زیادی به شناسایی افکار و هیجان ها می کند و مسیر خودآگاهی را برای کودک بسیار هموار می نماید.
شرایط قضاوت کردن
- برای کودکان بزرگتر از دو سال می توانید شرایط قضاوت کردن را فراهم کنید. هدف از این کار این است که کودک بتواند رفتارهای خود را مورد قضاوت قرار دهد. مثلاً می توانید برای او کتاب های داستان یا شعری تهیه کنید که شخصیت اصلی آن کار نادرستی را انجام می دهد و بعداً به اشتباه خود پی می برد. سپس بعد از خواندن بخشی از کتاب (قبل از نتیجه گیری)از او بخواهید برای شما توضیح دهد که چه اتفاقی افتاد و چه کاری می تواند مشکل را حل کند.مثلاً در داستانی که یک پسر بچه بدون کسب اجازه از مادرش، قلک خود را شکسته و با پول هایش را هله هوله خریده است، از کودک بپرسید:«چی شد که پسره قلکش رو شکست؟ مامانش ناراحت میشه اگه بفهمه؟ حالا باید چکار کنه». می توانید او را به قضاوت در مورد رفتارهای خودش نیز دعوت کنید.مثلاً وقتی لباس هایش را به طور مرتب در کمد قرار نمی دهد از او بخواهید در مورد این موضوع صحبت کند و بگوید کارش درست است یا نادرست.به تدریج کودک یاد می گیرد رفتارهای خود را ارزیابی و اصلاح کند.
وقتی کودک قابلیت شناسایی توانمندی های خود را کسب کرد، دیگر از بیان کلمه ی «نمی توانم» هراس نخواهد داشت. بهتر است در رفتارهای روزمره به کودک نشان دهید که چه کارهایی را نمی تواند انجام دهد و از او بخواهید عبارت «نمی توانم» را ادا کند. مثلاً وقتی فرد بزرگسالی به کودک سه ساله می گوید :«برام یک لیوان آب بیار» کودک باید بتواند بگوید:«من نمی تونم، قدم نمیرسه». بنابراین لازم است به او یاد بدهید که هر کاری را نمی تواند انجام دهد و علل این ناتوانی را برای او توضیح دهید. لازم است گاهی به کودک بگویید که شما نیز به عنوان والدین برخی کارها را نمی توانید انجام دهید. مثلاً بگویید:«امروز نمی تونم برات شیرینی درست کنم چون خیلی کار دارم»،«من نمی تونم رانندگی کنم چون گواهینامه ندارم» و … . این رفتارها کمک می کند تا کودک درک کند هر انسانی با محدودیت هایی مواجه است و باید با آن ها کنار بیاید. البته توجه داشته باشید که تعداد کارهایی که کودک نمی تواند انجام دهد خیلی خیلی کمتر از کارهایی است که می تواند. بنابراین تلاش کنید هر گاه کودک درانجام کاری موفق نشد، بلافاصله به او فعالیت دیگری پیشنهاد کنید که مطمئن هستید از پس آن بر می آید. مثلاً وقتی کودک می گوید:«نمی تونم آب بیارم، قدم نمی رسه» بلافاصله از او بخواهید کنترل تلویزیون را به شما بدهد و بگویید:«قدت به کنترل می رسه، می تونی این کار رو انجام بدی.وقتی بزرگتر بشی قدت به یخچال هم می رسه».هر چند لازم است کودک ناتوانی های خود را بشناسد، اما بهتر است روی آن ها تاکید نشود.
با خود اگاهی بهتر اشنا شویم خانم دکتر نازنین حبیبی در این رابطه شما را راهنمایی خواهند کرد
از مهمترین موانعی که از رشد مهارت خودآگاهی در دانشآموزان جلوگیری میکند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اعتقاد داشتن به بخت و اقبال
- سرکوب شدن توسط والدین و بزرگترها
- باور به اینکه نمیتوان چیزی را تغییر داد.
- تصمیم به صبر کردن به جای حرکت کردن و تغییر دادن شرایط
- افسردگی
- عدم اعتماد به نفس
- نادیده گرفته شدن کودک توسط والدین
- تسلیم شدن در برابر جبر
- داشتن انتظارات ایدهآل گرایانه از خود
- عدم اطمینان به قدرت درونی
- روش های تقویت مهارت خودآگاهی در دانشآموزان
- مهارت خودآگاهی به صورت بالفطره در انسان وجود ندارد و هر فردی باید با تفکر کردن درباره خود به آن دست پیدا کند و این مهارت را به صورت تدریجی تقویت کند.
- تقویت خودآگاهی
از مهمترین و موثرترین روشهای تقویت مهارت خودآگاهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فکر کردن درباره خود در یک مکان ساکت و بدون مزاحم
- پاسخ به سوال ” من کیستم؟”
- بخشیدن اشتباهات خود و دیگران و فراموش کردن اتفاقات بد زندگی
- مثبتاندیش بودن و فکر کردن درباره نقاط مثبت خود
- شناسایی نواقص و عیبهای خود و تلاش برای رفع آن
- پذیرفتن و دوست داشتن ظاهر خود به همان صورتی که هست
- پاسخ به سوالات ” چه چیزهایی از نظر من مهم هستند؟”، “به چه چیزهایی علاقه دارم؟”، “چه چیزهایی خط قرمز من هستند؟”
- شرکت در جلسات مذهبی
- انجام تستهای روانسنجی و خودشناسی
- پرسیدن از افراد معتمد درباره خود
- لیست کردن آرزوها و اهداف
- لیست کردن موفقیتها و شکستها
پیشنهاد ما : روانشناسی مهاجرت چیست و تبعات روانی مهاجرت در کودکان و نوجوانان
خودآگاهی را به کودکانمان بیاموزیم بااین کلیپ زیبا همراه باشید
مزایای خود آگاهی چیست ؟
داشتن روابط بهتر : ما باید در ایجاد روابط اگاهی لازم را داشته باشیم و اینکه بدون آگاهی طالب رابطه با دیگران هستیم این یک مساله پیچیده ای خواهد شد تعاملات زمانی شکل میگیرند که خوداگاهی بیشتری در خود داشته باشیم باید نسبت به روابط خوداگاهی بیشتری پیدا کنید چون اگر کمتر باشد شما حالت تدافعی در مقابل تعاملات با دیگران پیدا خواهید کرد
داشتن خلق و خوی بهبود یافته : هر خلق و خویی که از خودتان نشان میدهید نشان دهنده طرز فکر و نوع رفتار شماست زمانی که بین افکار و رفتار و احساسات اگاهی ایجاد کنید به راحتی میتوانید خلق و خوی بهتری از خود شنان دهید
تفکر روشن تر و تصمیم گیری صحیح : اگر شما دارای تفکر آشفته ای باشید نسبت به خیلی از چیزها واکنش احساسی نشان میدهید اگر از همهی عادات فکری و احساسی خوداگاهی داشته باشید میتوانید تصمیمات بهتری از خود داشته و بین خواسته های کوتاه مدت و اهداف بلند مدت تمایز ایجاد کنید
ارتباط موثرتر : ارتباط در زندگی چه با همسرتان یا دوست صمیمیتان یا همکارتان راحت تر میشود زمانی که به درک واضح تری از باورها برسید هرچقدر خودشناسی در ما بیشتر باشد ارتباط برقرار کردن راحت تر است و با صداقت تر میشویم و به خواسته های دیگران احترام می گذاریم
بهره وری بیشتر : اگر تلاش و تعهد کمتری نسبت به کارها داشته باشید کارهایتان به تعویق می افتد و بهره وری خیلی ضعیفی خواهید داشت در بعضی از مواقع تداخل افکار و یا احساسات و عادات ما مانع انجام کارهایمان میشود با بهبود خوداگاهی میتوانیم همهی موانع را برداریم و در راه بهره وری به ما کمک قابل توجهی خواهد کرد
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
شیوه هایی که افراد برای کاهش اضطراب به کار میبرند
چگونه به کودکمان آموزش جنسی مناسب بدهیم ؟
چگونه کودکان خود را در برابر شبکه های اجتماعی محافظت کنیم
نقش والدین در کمک به تربیت فرزندان
چگونه در زندگی خود تعادل برقرار کنیم ؟
راهکارهایی برای پیشگیری از خشم و عصبانیت در نوجوانان
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
مطلبتون خیلی خوب بود الان بین این همه مهارت به نظرتون رو کدوم یکی تاکید بیشتری داشته باشیم و تمرکز کنیم؟
سلام همه مهارت ها در کنار هم و مکمل همدیگه هستن
سایت خیلی خوبی دارین