روش های اصلاح و تغییر رفتار کودکان
روش های اصلاح و تغییر رفتار کودکان
کودکان عکس العمل والدین خود را مورد ازمایش قرار میدهند و شروع به انجام کارها و گفتن چیزهایی میکنند که ببینند والدینشان چه واکنشی نشان میدهند آنها به دقت نوع عکس العمل و پاسخی را که دریافت می کنند می سنجند و ارزیابی می کنند و از آن اطلاعات استفاده می کنند تا برای رسیدن به خواسته شان والدین شان را مجاب و وادار به انجام کاری مطابق میلشان کنند.
شاید تجربه اش را داشته باشید که قبل از میهمانی به فرزندتان تذکرهای لازم را داده اید، انتظاراتتان را از او گفته اید و حسابی آماده اش کرده اید اما به محضی که چشم فرزندتان به غریبه ها می افتد همه چیز را از یاد می برد و با لجبازی، شلوغ کاری، پرخوری و پرحرفی، آبرو برایتان نمی گذارد.
در چنین شرایطی چه کار باید بکنید؟ چه تغییراتی در شیوه های تربیتی شما، منجر به اصلاح رفتار کودکانتان خواهد شد؟ ما برایتان چند نکته مهم و کلیدی را می گوییم که می تواند در اصلاح فرزندتان به شما کمک کند.
نکات کلیدی درباره ی نحوه ی رفتار با کودکان
1. وقتی فرزندتان در جمع رفتار بدی انجام می دهد، رفتار او را نادیده نگیرید، چون در این صورت، او به رفتارش ادامه می دهد و شما را عصبانی تر و شرمنده تر می کند. قاطعانه با او برخورد کنید؛ چیزی به او بگویید یا او را به کناری ببرید و با او صحبت کنید.
2. او را از عواقب رفتار زشتش مطلع کنید. مثلاً بگویید:«ادامه دادن این رفتار باعث می شود ما زودتر از اینجا برویم.» یا اینکه:«می خواهی نگذارم دیگر بازی کنی؟» و در صورتی که رفتار اشتباه را تکرار کرد، واقعاً تنبیه را اجرا کنید.
3. روش تربیتی تان را در جمع تغییر ندهید. این کار، هم کودک را سردرگم می کند و هم امکان سوءاستفاده را به کودک خواهد داد.
4. اگر فرزندتان رفتار اشتباهش را در چند میهمانی تکرار کرد، برای تنبیه، در میهمانی بعدی او را همراه خود نبرید تا رفتار درست را یاد بگیرد.
5. در پایان میهمانی به فرزندتان بازخورد دهید. به او بگویید کجاها درست رفتار کرده و کجاها رفتارش بد بوده. به او بگویید ادامه رفتار بد چه تنبیهی در پی دارد و تا روزی که دوباره به میهمانی بروید یا میهمان بیاید، می تواند فکر کند و ببیند ترجیح می دهد این تنبیه را تحمل کند یا رفتارش را تغییر دهد.
6. الگوهای رفتاری خوب به فرزندتان معرفی کنید. بچه های امروزی که در خانواده های کم جمعیت و کم رفت و آمد زندگی می کنند، گاهی تجربه کافی از رفتار مطلوب ندارند. به فرزندتان الگو نشان دهید اما بهتر است این الگو را در قالب قصه و داستان، فیلم و نمایش و کارتون و شخصیت های خیالی به او ارائه دهید. همذات پنداری کودک با چنین شخصیت هایی به مراتب بیشتر است.
7. گاهی در معیارهای خود تجدید نظر کنید. شاید شما سختگیری بی مورد می کنید. آیا از او می خواهید از ابتدا تا انتهای میهمانی از کنار شما تکان نخورد؟ آیا از او می خواهید با بچه های دیگر بازی نکند یا اشتیاق عیدی گرفتن نداشته باشد؟ اشتباه از شماست. اجازه دهید فرزندتان از آزادی های معمول یک کودک برخوردار باشد و تنها وقتی او را محدود کنید که رفتارش دور از ادب باشد یا به افراد و اشیا آسیب برساند
چرا به کار بردن تنبیه به عنوان یک روش توصیه نمی شود؟
میتوان کودکان را تنبیه کرد با سیلی زدن ، خط کش به کف دست زدن ، داد کشیدن ، تحقیر کردن ، یا اینکه او را از امتیازی محروم کرد ، یا مثلا گرفتن اسباب بازی از کودک ، یا محروم از تماشای تلویزیون ، و یا بازداشتن از جنبش و حرکت ،که ما هیچکدام از این روش ها را پیشنهاد نمی کنیم . مگر در موارد بسیار نادر. با این همه، بیشتر بزرگسالان تنبیه را زیاد به کار می برند. شاید هم بیشتر به این دلیل که راه دیگری برای جلوگیری از رفتارهای نامطلوب کودکان نمی شناسند.
تقویت منفی از تنبیه بهتر است
فرض می کنیم که در اوج بداخلاقی یک کودک ، مادرش فریاد می کشید: « من دیگر نمی توانم این رفتار تو را تحمّل کنم. تنبیه تو این است که به اتاق بروی و یک ساعت در آنجا بمانی. » چنین تنبیهی دست کم چهار اشکال عمده دارد:
- 1- وقتی که یک ساعت به پایان رسید، کودک می تواند از اتاق بیرون بیاید، بدون اینکه رفتار نامطلوب او تغییر یافته باشد. به این ترتیب او دوره ی محکومیت خود را به پایان رسانده و از زندان خارج شده است، ولی می تواند بدون هیچ تغییری، به رفتار نامطلوب خود ادامه دهد.
- 2- اگر چه کودک می داند که مادرش رفتار او را نمی پسندد، ولی نمی داند چه رفتاری را از او انتظار دارد و رفتار مورد پسند مادرش چگونه رفتاری است. تنها کاری که این تنبیه انجام داده است این است که به او فهمانده است رفتار او اشتباه بوده است، امّا به او کمک نکرده است که بداند رفتار مطلوب چیست.
- 3- ممکن است کودک پیش از پایان یک ساعت تصمیم بگیرد که رفتار خود را عوض کند، امّا چون وقتی که برایش تعیین شده است یک ساعت است، مدّتی از وقت او هدر خواهد رفت و چه بسا ماندن به مدّت طولانی در اتاق، خود سبب بی حوصلگی و عصبانیت کودک شود و رفتارهای نامطلوب دیگری را نیز به رفتار نامطلوب قبلی او اضافه کند.
- 4- چون در روش تقویت منفی، رفتاری که درست پیش از برداشتن موقعیت ناخوشایند واقع شده است تقویت می شود، اگر کودک پس از گذراندن یک ساعت هنوز هم عصبانی باشد، مادرش در حقیقت بدون اینکه خود بداند، رفتار بداخلاقی و عصبانیت او را تقویت کرده است.
امّا آیا مادرکودک نباید تنبیه به کار ببرد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش باید توجّه داشت که در لحظه ای که مادر شیرین او را توی اتاق فرستاد و آزادیش را محدود کرد، در حقیقت او را تنبیه کرد. اما وقتی که رفتار بچه در جهت مطلوب تغییر کرد، فوری به تنبیه خاتمه داده شد. به بیان درست تر، کودک با تغییر دادن رفتار خود به تنبیه خاتمه داد. نکته ی اصلی و اساسی همین است.
تقویت منفی در مقایسه با تنبیه سه مزیت عمده دارد:
- 1- به کودک گفته می شود که چه رفتاری از او انتظار دارند و باید این رفتار را نشان دهد تا موقعیت ناخوشایند پایان پذیرد. بنابراین، کودک باید رفتار مطلوب را دست کم یک بار انجام دهد تا این کار به نتیجه ی خوشایندی بینجامد ( یعنی موقعیت ناخوشایند برای او پایان یابد ).
- 2- کنترل رفتار در تقویت منفی به دست خود اوست، یعنی او آزاد است که هر آن، رفتار مطلوب را نشان دهد و به موقعیت ناخوشایند پایان بخشد. برخلاف تنبیه، که کودک کنترلی بر رفتار خود ندارد و صرف نظر از رفتارش، تنبیه در مورد او اعمال می شود.
- 3- تقویت منفی کارایی بیشتری دارد. به محض اینکه رفتار کودک به سوی بهتر شدن تغییر جهت می دهد، تنبیه پایان می پذیرد.
باید توجّه داشت که اگر تقویت منفی هم مؤثّر نباشد، هنوز سه روش دیگر برای تغییر دادن رفتارهای نامطلوب کودکان وجود دارد و با به کار بردن هر یک از آنها می توان از به کار بردن تنبیه خودداری کرد. سه روش دیگر، عبارت بودند از: اشباع، خاموشی، و تقویت رفتار مغایر.
اثر تنبیه قابل پیش بینی نیست
- اگر تقویت منفی، در مقایسه با تنبیه، دارای این همه مزیت است، پس چگونه است که باز هم بعضی ها از تنبیه استفاده می کنند؟ پاسخ این است که تنبیه گاهی و برای مدّتی محدود مؤثّر است. همین تأثیر گاهگاهی آن دلیل کاربرد آن است، زیرا اگر هرگز مؤثّر نبود، هرگز به کار نمی رفت. وقتی که در مثال بالا کودک به اتاق فرستاده شد، مادرش در مدّتی کوتاه و به طور موقّت از بداخلاقی او رهایی یافت. در آن لحظه، مادر کودک با جدا کردن خود از یک بچه ی بدرفتار تقویت شد. هر روشی که برای یک بار احساس آرامش در انسان به وجود آورد، به طور معمول باز هم مورد استفاده قرار خواهد گرفت. کاربرد تنبیه اغلب برای تنبیه کننده تقویت کننده است، حتی اگر این تأثیر طولانی هم نباشد، به طور موقت خوشایند است. اگر چه گاهی هم ممکن است تنبیه تأثیر درازمدت نیز داشته باشد. مشکل اصلی اینجاست که ما نمی توانیم پیش بینی کنیم که چه وقت تأثیر تنبیه طولانی خواهد شد. فرض می کنیم که مادر کودک، به عنوان تنبیه، از او می خواهد که یک ساعت در اتاق بماند و در را به روی او می بندد. حالا فرض می کنیم که پس از یک ساعت، وقتی که مادر به سراغ کودک می رود، ببیند که آرام و خوشحال سرگرم بازی با عروسک خود است و وقتی که مادر از او می خواهد که از اتاق بیرون بیاید او خوشرو و مؤدّب از اتاق بیرون می آید و از مادر خود خواهش می کند تا دگمه ی او را بدوزد. اکنون مادر بچه احساس می کند که تنبیه موفقیت آمیز بوده است و تمایل می یابد که در آینده نیز از آن استفاده کند. در اینجا، برحسب تصادف، پایان یافتن تنبیه با آغاز رفتار مطلوب همزمان شده است.
اما چرا پایان تنبیه را به تصادف واگذار کنیم؟ ما می توانیم زمان پایان یافتن تنبیه را در کنترل خود داشته باشیم و با مشروط کردن رفع تنبیه به تغییر یافتن رفتار نامطلوب، می توانیم اطمینان داشته باشیم که زمان پایان دادن به تنبیه را در اختیار خود داریم. حتی می توانیم پایان دادن به تنبیه را مشروط به تغییر نسبی رفتار نامطلوب کنیم و منتظر تغییر کامل آن نمانیم.
تنبیه ممکن است خطرناک باشد
- تنبیه نه تنها از تقویت منفی تأثیر کمتری دارد، بکله گاهی می تواند دارای خطرهایی جدّی برای کودکان باشد. از آن جمله است:
1- تنبیه عمدی می تواند در عمل نقش تقویت کننده ی رفتار نامطلوب را داشته باشد. مثلاً، معلّمی که شاگرد مزاحمی را برای تنبیه جلو کلاس می آورد، یا در کنار خود می نشاند، یا اسم او را به عنوان مزاحم روی تخته سیاه کلاس می نویسد، در واقع توجّه همه را به سوی او جلب کرده است. چنین توجّهی ممکن است منظور و هدف اصلی آن شاگرد باشد و معلّم با این روش، رفتار مزاحمت را در او تقویت کرده است.
2- تنبیه ممکن است سبب ترس و نگرانی های شدید شود که گاه در سراسر زندگی آدمی را رها نمی کند.
3- وقتی که کودک یا نوجوان پی در پی تنبیه شود و راهی برای گریز از آن پیدا نکند، پایه ی رفتارهای عصبی بعدی او گذاشته می شود.
4- بیشتر کودکان و نوجوانان در برابر تنبیه واکنش متقابل نشان می دهند. این واکنش ها یا به صورت مقاومت مستقیم بروز می کند یا با بی تفاوتی و بی خیالی همراه است. گریز از خانواده، ولگردی و ناهماهنگی با جامعه پاره ای از این گونه واکنش ها در برابر تنبیه است. مادر و پدر با کارهای خود به راستی این گونه واکنش ها را به کودکان تحمیل می کنند.
5- کودکان و نوجوانان دوست دارند تا آنجا که می توانند از تنبیه کنندگان دوری کنند. کودک یا نوجوانی که پی در پی به وسیله ی مادر و پدر یا معلّم خود تنبیه شود، میل نخواهد داشت که در کنار آنها باشد. اینجاست که گاهی می شنویم مادرها و پدرهای پیر و سالخورده از اینکه فرزندان به آنها مهر نمی ورزند گله دارند و شکوه می کنند که فرزندانشان به آنها نمی رسند و از آنها گریزانند. این حالت دوری جستن و گریز از مادر و پدر و بزرگترهای دیگر ممکن است واکنشی در برابر تنبیه های مکرّر فرزندان به وسیله آنها باشد.
بنابراین، مادر و پدر یا معلّمی که میل دارند مورد توجّه و محبّت فرزند یا شاگرد خود قرار گیرند، باید تا آنجا که برایشان امکان دارد، برای جلوگیری از رفتارهای نامطلوب فرزندان خود از روش های مثبت استفاده کنند و دست کم آنها را کمتر تنبیه کنند.
گاهی استفاده از تنبیه لازم است
- با اینکه زندگی انسان آن قدر با تنبیه های گوناگون درآمیخته است که تنبیه عمدی زیادی به نظر می رسد، ولی مواردی هست که کاربرد تنبیه اجتناب ناپذیر و ضروری است. از آن جمله است:
1- برای اینکه کودک خردسال معنی کلمه ی « نه » را به عنوان بازدارنده درک کند، همراه کردن تنبیه ملایمی با این کلمه ضروری است. مثلاً وقتی که کودک به طرف چیزی با ارزش یا خطرناک دست دراز می کند، گفتن « نه » یا « نه، نه » با صدای تند و بلند یا زدن روی دست او با ملایمت، سبب می شود که ارتباط میان کلمه ی « نه » و آن تنبیه ملایم در ذهن کودک برقرار شود و در آینده تنها گفتن « نه » برای دست نزدن به چیزهایی که نمی خواهیم او به آنها دست بزند کافی باشد.
2- در موارد اضطراری به کار بردن تنبیه ممکن است تنها راه نجات کودک از خطری جدّی باشد. مثلاً زدن واکسن برای کودک ناخوشایند است، امّا برای سلامت او ضروری است. کار دندانپزشک برای کودکی که به سبب درد دندانش پیش او برده شده است، ممکن است از نظر کودک تنبیه باشد، امّا در دراز مدّت رنج آن کمتر از رنج دندان درد است. زدن روی سینه ی کودک و پرتاب کردن او به کناری ممکن است در نظر او تنبیه تلقی شود، ولی اگر با این کار او را از زیر اتومبیل رفتن، یا برخورد چیزی مانند یک سنگ به سرش حفظ کنیم، چنین تنبیهی ضرورت دارد.
3- ممکن است تنبیه تنها راهی باشد که کودک یا نوجوان را وادار به انجام دادن رفتار دیگری غیر از رفتار نامطلوب کند. امکان دارد که رفتار نامطلوبی در طول زمان آن قدر تحکیم یافته باشد که جز با تنبیه کردن نتوان کودک یا نوجوان را به انجام دادن رفتار دیگری وادار کرد.
بسیاری از مردم به تأثیر مفید برخی از رویدادهای ناخوشایند بر زندگی خود اعتراف دارند. شاگردی که در کلاس مردود شده بود آن قدر به درس و مدرسه پرداخت که سال ها بعد شاگرد موفّقی شد. بعضی ها که ازدواجشان به شکست و جدایی انجامیده است، همسران بهتری یافته اند. گروهی که از کار خود برکنار شده اند کار بهتری یافته اند. بعضی از کسانی که به حمله ی قلبی دچار شده اند، سیگار را برای همیشه ترک کرده اند. نمونه های بسیار از این گونه تأثیرهای مفید در رویدادهای ناخوشایند زندگی می توان یافت. امّا جالب توجّه این است که حتّی کسانی هم که به سبب تنبیه شدن به موفقیت رسیده اند، کاربرد تنبیه را به دیگران توصیه نمی کنند، یا دست کم نمی خواهند خودشان بار دیگر با آن رویداد ناخوشایند روبه رو شوند. البته در مواردی استثنایی موقعیت های ناخوشایندی که از پیش برنامه ریزی شده است می توانند به صورت ضربه ای تکان دهنده برای آگاهی دادن به افراد به کار روند تا آنها را متوجه کنند که رفتارشان نیاز به تغییر دارد. امّا تنبیه باید همراه با عرضه ی چند رفتار مغایر با رفتار نامطلوب باشد و امکان تقویت کردن رفتار مغایر نیز فراهم باشد. در غیر این صورت، تنبیه تأثیر مثبت خود را نخواهد بخشید.
تأثیرهای تقویت منفی، در مقایسه با تأثیرهای تنبیه، متفاوت است. این اصل را در مواردی می توان به کار برد:
* اکبر، که از خون آمدن از بینی اش بر اثر ضربه ی یکی از بازیکنان تیم مخالف عصبانی بود، کوشش می کرد هرچه زودتر این کار را تلافی کند.
* معلّم کلاس سوّم پی در پی بر سر شاگردان فریاد می کشد که آرام شوند، امّا آنها، بدون توجه به حرف های او، به شلوغ کردن و برهم زدن آرامش کلاس ادامه می دهند.
* مینا تکلیف های درس ریاضی خود را سرسری انجام می دهد تا وقت بیشتری برای بازی کردن داشته باشد.
* زهره با پریدن به میان حرف دیگران اغلب در کلاس، مزاحم درس خواندن دیگران می شود.
* مادر و پدر پرویز از او می خواهند که وقتی شب ها دیر به خانه می آید، به آنها اطلاع دهد، تا آنها تا دیروقت به انتظار او بیدار نمانند.
پیشنهاد ما : علت موفقیت یک مرد یا زن موفق چیست ؟
ایجاد روابط مثبت : 4 جزء اساسی دارد :
اگر وقت کافی برای کودکان خود نداشته باشید هیچکدام از شیوه های اموزش کودکان برای شما موثر نخواهد بود و رابطه ای مثبت میان والدین و کودک اتفاق نمی افتد ما 4 جزء پایه ای برای برقراری رابطه مثبت و موثر میان والدین و فرزندانشان معرفی می کنیم .
1) احترام متقابل
- انسان فرقی نمی کند که در چه سن و سالی باشد اگر در روابط مشکلی وجود داشته باشد یعنی احترام متقابل وجود ندارد مثلا بسیاری از والدین از عدم احترام فرزندانشان شکایت دارند و نمیدانند که این امر مهم کسب کردنی است یعنی هنگامی به فردی احترام می گذارند که او نیز به سایرین احترام بگذارد , عیبجویی , داد و فریاد کردن , کتک زدن , بد دهنی و انجام کارهایی که خود کودک هم از عهده اش برمی آید موجب از میان رفتن احترام می شوند و برای اینکه این احترام را ایجاد کنیم باید خودمان به فرزندانمان احترام بگذاریم و باید صحبت های منفی را کاهش دهیم و زمانی که در خانه بودید یا جمع دوستانه ای داشتید با ان ها صحبت کنید
2) صرف وقت برای تفریح
- گذراندن مدت زمانی با هم از نظر کیفی مهم است نه کمی . یک ساعت رابطه مثبت به چندین ساعت مجادله رجحان دارد .
- برای داشتن تفریح مناسب باید زمانی را به ان اختصاص دهید و ساعاتی از وقت خود را در روز به تفریح بگذرانید هر تفریحی که میتوانید دونفری باهم انجامش دهید و اگر به هر دو طرف یا یکی از طرف ها احساس اجبار دست دهد که به اجبار به تفریح امده است یعنی وقت خود را تلف کرده اند و پدر و مادر باید روزانه وقت خود را طوری تنظیم کنند که به ترتیب و جداگانه با یکی از کودکان خود باشند مثلا بعضی از والدین زمان خواب را مناسب میدانند که باهم دیگر باشند نکته مهم آن است که شما و فرزندانتان به اتفاق در خصوص طریقه وقت گذرانی تصمیم بگیرید . علاوه بر اوقات انفرادی , هر خانواده باید فرصتی را که می تواند حداقل هفته ای یک بار باشد , برای تفریح خانوادگی اختصاص دهد .
3) دلگرمی
- اگر می خواهیم کودکان به خودشان اعتقاد پیدا کنند , باید به آنان اعتقاد داشته باشیم برای آنکه کودک احساس لیاقت کند , باید گاهگاهی او را تشویق کنیم . تشویق و دلگرمی عمدتاً با کم اهمیت تر کردن اشتباهات کودک و تأیید بر نقاط قوت و برجسته رفتار او سر و کار دارد .
4) ابراز محبت :
هر کودکی برای داشتن احساس امنیت , باید حداقل یکنفر را دوست داشته باشد و توسط یکنفر دوست داشته شود . گفتن این نکته که شما فرزندتان را دوست دارید . بویژه در مواقعی که انتظار ندارید , و همچنین با رفتارهای غیر کلامی مانند : نوازش کردن , در آغوش گرفتن , بوسیدن و نوازش موها , واقعاً اهمیت دارد .
برخی تکنیک های مربوط به الگوهای تغییر و اصلاح رفتار
بخش اول : تقویت یا نگهداری رفتارهای مطلوب
الف) استفاده از اصل تقویت مثبت
ب) استفاده از اصل جانشینی (پاداش های جدید)
ج) برنامه ریزی جهت دوام بیشتر پاداش ها
1) به رفتار خوب باید پاداش داده شود ( استفاده از اصل تقویت مثبت)
برای اینکه رفتاری در کودک تقویت شود یا دوام یابد , ترتیبی بدهید که پس از اینکه کودک هر بار رفتار مورد نظر را انجام داد , پاداشی به او داده شود به بیان دیگر هر رفتار مطلوب کودک نتیجه خوشایندی برایش به دنبال داشته باشد .
نمونه هایی از تقویت کننده های گوناگون :
تقویت کننده های مادی , تقویت کننده های غیر مادی غیر کلامی
چند نکته مهم :
تقویت کننده ها برای همه یکسان نیستند .
اثر تقویت کننده ها در هر زمان یکسان نیست .
هر چه تقویت کننده را زودتر عرضه کنیم احتمال تقویت شدن آن رفتار بیشتر خواهد شد .
استفاده از تقویت کننده با تأخیر برای آموزش استقامت و شکیبایی
تقویت باید پس از مشاهده پیشرفت در رفتار عرضه شود .
ارزش تقویت کننده ها ممکن است کم یا زیاد شود .
لزوم عرضه چند تقویت کننده پیاپی در بعضی از موارد .
استفاده مداوم از تقویت کننده اثر بخش بودن آن را کاهش می دهد .
2) استفاده از اصل جانشینی
برای اینکه بتوانیم رفتاری را به وسیله تقویت کننده ای که تأثیر آن ضعیف شده است تقویت کنیم لازم است آن را پیش از از تقویت کننده ای موثر و جدید بیاوریم .
پاداش های جدید از راه گفتار , از راه رویدادهای همزمان هدایت به سوی تقویت کننده های غیر مادی به وجود می آیند .
3) برنامه ریزی برای دوام بیشتر پاداش ها با استفاده از اصل تقویت گاهگاهی
برای اینکه کودکی , رفتاری که آموخته است ادامه دهد , می بایست به تدریج دفعات عرضه تقویت را کمتر کرد و تنها گاهگاهی در برابر نشان دادن آن رفتار او را تقویت کرد .
سوء تفاهم هایی که در مورد تقویت کردن وجود دارد :
1) تقویت کردن با چاپلوسی و تملق تفاوت دارد .
2) تقویت با رشوه دادن متفاوت است .
بخش دوم: از میان بردن رفتارهای نامطلوب
الف) اشباع تا حد خستگی و دلزدگی
ب) حذف پاداش ها ج) پاداش دادن به رفتارهای مغایر
د) حذف موقعیت های ناخوشایند برای رفتار نامطلوب
الف) اصل اشباع : برای آنکه کودکی رفتار نامطلوبی را ادامه ندهد به او اجازه دهید (حتی اصرار کنید) که آن رفتار را آن قدر تکرار کند تا خسته شود و از آن دست بردارد .
ب) اصل خاموشی : شرایط را طوری فراهم کنید تا کودک پس از هر بار انجام دادن آن رفتار پاداشی دریافت نکند .
ج) اصل تقویت رفتار مغایر : برای اینکه کودکی را از انجام دادن رفتار نامطلوبی باز دارید و رفتار نامطلوبی را جانشین رفتار نامطلوب او کنید رفتار دیگری را که با آن رفتار مغایر است , یا رفتاری را که نمی تواند آن را همزمان با آن رفتار نامطلوب انجام دهد , تقویت کنید .
د) اصل تقویت منفی : برای اینکه کودکی را از انجام دادن رفتاری نامطلوب بازدارید, ترتیبی بدهید که او با اصلاح کردن رفتار خود بتواند به موقعیتی که برای او ناخوشایند بوده است پایان دهد .
بخش سوم : به وجود آوردن یک رفتار تازه
الف) تقویت قدم به قدم اجزای یک رفتار (اصل شکل دادن : تقویت رفتارهای جزئی تر گام به گام در جهت رفتار
ب) سرمشق یا نمونه خوب (تربیتی بدهید که کودک کسی را که مورد علاقه , احترام یا توجه اوست در حال انجام دادن آن رفتار مشاهده کند .
ج) قرینه دادن برای رفتار مطلوب (ترتیبی بدهید که درست قبل از انجام دادن آن رفتار قرینه ای به او داده شود)
د) زمان و مکان مناسب برای هر چیز (اصل تمیز دادن به رفتار کودک زمانی پاداش دهید که متناسب با زمان و مکان مناسب عمل کرده باشد)
بخش چهارم
الف) آموختن اجتناب از خطر (اصل اجتناب : برای اینکه اجتناب از موقعیتی خاص را به کودک بیاموزید آن موقعیت را همراه با موقعیتی ناخوشایند به او عرضه کنید )
تغییر دادن پاسخ های عاطفی
ب) غلبه بر ترس و اضطراب (اصل کاهش ترس : برای کاهش ترس کودک در موقعیتی خوشایند زمانی که راحت , آسوده خاطر و خوشحال است تماس او را با آن شیء یا رویداد ترس آور به تدریج بیشتر کنید .
روش های تغییر رفتار کودکان مانند تنبیه، تشویق، نادیده گرفتن و … وجود دارد. از سنین خیلی پایین، بچه ها شروع به گفتن و انجام کارهایی می کنند که تنها هدفشان آزمودن عکس العمل والدین شان است. آنها به دقت نوع عکس العمل و پاسخی را که دریافت می کنند می سنجند و ارزیابی می کنند و از آن اطلاعات استفاده می کنند تا برای رسیدن به خواسته شان والدین شان را مجاب و وادار به انجام کاری مطابق میلشان کنند.
نکاتی در خصوص روش های تغییر رفتار کودکان که والدین باید بدانند عبارتند از :
- همیشه پیامدها را تشریح کنید:
کودک باید بداند چه رفتاری شما را ناراحت میکند و در صورت پافشاری در انجام آن، واکنش شما چه خواهد بود. - ثابت قدم باشید:
دادن بازخورد قاطعانه باید در تمام مواردی که آن رفتار ناپسند سر میزند، انجام شود. - برای اصلاح رفتار به کودک فرصت دهید:
هدف از تنبیه، اصلاح رفتار کودک است پس باید به او فرصت دهید تا آموختههایش را نشان دهد. - الکی تهدید نکنید:
کودک را به تصمیمی که آن را انجام نمیدهید، تهدید نکنید.
برای برقراری رابطه مثبت و موثر میان والدین و فرزندان رعایت چه مواردی لازم است؟
دلگرمی
ابراز محبت
احترام متقابل
وقت گذاشتن برای تفریح
نتیجه گیری :
رعایت بسیاری از نکات تربیتی برای بهبود عملکرد و رفتار فرزندانمان حائز اهمیت است پس عاشقانه و با رفتاری صحیحی با کودکانمان برخورد کنیم تا تربیت صحیحی داشته باشند
دیدگاهتان را بنویسید